مدیریت - بازاریابی- گردشگری- توسعه شهری
سید سجاد اسبقی- کارشناسی ارشد MBA دانشگاه تبریز
درباره وبلاگ


سیدسجاداسبقی کارشناسی ارشد مدیریت اجرایی(گرایش بازاریابی بین الملل) سلام بر دوستان عزیز این وبلاگ با هدف تبادل اطلاعات در زمینه مدیریت - بازاریابی - گردشگری در خدمت کلیه دوستان خواهد بود.کاش می دانستید که زندگی با همه وسعت خویش محفل ساکت غم خوردن نیست حاصلش تن به قضا دادن و پژمردن نیست زندگی خوردن و خوابیدن نیست زندگی حس جاری شدن است زندگی کوشش و راهی شدن است امیدوارم از راهنمائی دوستانی که دستی به قلم دارند بی نصیب نمونم. نیستم محتاج نگاهی که بلغزد بر من خودم هستم و تنهایی و یک حس غریب که به صد عشق و هوس می ارزد.... .هر کس به چیزی تبدیل می شود که بدان عشق می ورزد.اگر سنگی را دوست داشته باشد سنگ می شود اگر هدفی را دوست بدارد ،به آن هدف تبدیل می شوداگر به فردی عشق ورزد آن فرد می شود اگر به خدا عشق بورزد خدایی می شود وحال انتخاب با ماست .
آخرین مطالب
نويسندگان

منظور از فرهنگ طبق نظر لووی عبارت از مجموعه چیزهایی است كه فرد از جامعه خود كسب می كند یعنی باورها، رسوم، عادات. جرالد می یر نیز توسعه اقتصادی را اینگونه تعریف كرده است : توسعه اقتصادی عبارت است از فرآیندی كه بموجب آن درآمد واقعی سرانه در یك كشور و در دورانی طویل المدت افزایش می یابد. حال اقتصاد و فرهنگ؛ یکی از تیزهوشانه‌ترین انتخاب‌هایی که ممکن است. در جهان سوم دیریست که این دو واژه در مفهوم و عملکرد از هم متنافرند. در جهانی که «فرهنگ» را فراموش کرده، اقتصاد از فرهنگ گریزان به سوی دیگر رفته است. فرهنگمندان که خود جامعه را ساخته‌اند از اقتصاد آن محروم‌اند و گاه کم فرهنگان تا حداشباع از آن بهره‌مند. به همین دلیل است که دستمزد یک فصل فلان فوتبالیستِ از دستمزد یک عمر استاد دانشگاه بیشتر است. چرا که در دنیای بی فرهنگی آنکه از اقتصاد بهره‌مند است با «پا» می‌اندیشد و دیگری که از اقتصاد جامعه بهره‌ای ندارد با «سر»، قضیه برعکس است.

«فرهنگ» و «اقتصاد» به اندازه طول قد آدمی از هم فاصله دارند و ذهنی اندیشمند می‌خواهد که در جهان سوم این دو را به هم نزدیک کند و سال را سال «اقتصاد و فرهنگ » بنامد.

اکنون بر دوش ما است که این وظیفه را به انجام رسانده و به آن جامه عمل بپوشانیم؛ به ویژه به دوش ما اهل دانشگاهی و رسانه‌ای هاست که به نوعی خود را صاحب اندیشه می‌نامیم و این وظیفه برای ما سنگین‌تر است. ما وارثان کسانی هستیم که اندیشه را در دنیا پراکندند اما دیگران سود آن را بردند، چرا که اندیشه را به مکانیزم اقتصادی در آورده و دنیا را گرفتند و ما صاحبان واقعی اندیشه در همان «فرهنگ» باقی ماندیم و اقتصاد را در بی‌فرهنگی جستجو کردیم. حال می‌بایست این اشتباه تاریخی را جبران کرده و اقتصاد معیشتی مردم را نه در نفت که در صنعت گردشگری و فرهنگ بیابیم.

untitled.jpg

اقتصاد و فرهنگ در کجا جمع می‌شوند؟

خیلی دور نیست، در همین نزدیکی است. کافیست چشم‌هایمان را کمی بشوئیم و جور دیگر ببینیم. کمی اندیشه می‌گوید که ما سال‌هاست در مرحله فرهنگ باقی مانده و دیگران با استفاده از فرهنگِ ما به اقتصاد رسیده‌اند. جاذبه های تاریخی مانند منار شمس تبریزی؛ مسجد مطلب خان؛ دروازه سنگی و یا صنایع دستی همچون فرش خوی كه روی هم رفته از تاریخ این شهر تاریخی حكایت دارد و سال هاست که با دیدن آن ها در آن خیره می‌مانیم، اما یک اروپایی با دیدن آن ذهنش مثل ماشین حساب به کار می‌افتد که «چگونه می‌توان از این زیبایی پول درآورد» ما مدت ها است که منظره دره قریس یا کوه اورین و آبشاد بدلان را دیده ایم، قرن‌هاست که در وصف زیبایی طبیعت شعر سروده‌ایم اما دیگران کم تر از قرنی است که از اینها پول درآورده و اقتصاد مردم خود را سر و سامان داده‌اند. آن‌ها اندیشیدند که در کجا «فرهنگ و اقتصاد» را با هم آشتی دهند، دریافتند که ذهن تشنه بشر برای شناختن «دیگران» تا چه حد آمادگی و پویایی دارد و برای این پویایی هزینه می‌کند تا برود و ببیند که دیگران چگونه می‌زیند، اصلا کی هستند؟ چه فرهنگی دارند؟ چگونه می‌اندیشند؟ چه تاریخ و چه جفرافیایی دارند؟، چه یادمان‌هایی دارند و این چنین شد که «صنعت توریسم» را پدید آوردند؛ تا «فرهنگ» را به «اقتصاد» پیوند دهند و انصافا هم خوب پیوند دادند و خوب هم پول درآوردند. با استفاده از «سفر» که نیاز فطری بشر بوده و هست صنعتی پدید آوردند با عنوان «صنعت توریسم» یعنی میعادگاه بی تردید «فرهنگ و اقتصاد».

صنعت توریسم

وقتی‌که اروپایی‌ها فهمیدند که علاوه بر نفت، گاز، کائوچو و الماسِ دیگران، می‌توان از فرهنگ آنان نیز پول درآورد، حدود صدسال پیش بود. ابتدا کسی توریسم را جدی نمی‌گرفت. پس از جنگ دوم جهانی، صنایع باقی‌مانده از جنگ به تدریج قوت گرفت، به ویژه ماشین‌سازی. کمپانی‌های آمریکایی و اروپایی دیوانه‌وار شروع به تولید اتومبیل کردند. گویی جهان، جنون اتومبیل گرفته بود. آنقدر ساختند تا درماندند. برای حرکت دادن این همه ماشین احتیاج به سوخت داشتند.

صنعت نفت هرچه بیشتر قوت پیدا کرد. هفت خواهران نفتی پدید آمدند و صنعت نفت و ماشین پس از تجارت‌های ممنوع نظیر اسلحه و مواد مخدر هم‌پای هم بزرگترین تجارت‌های جهان شدند، توریسم نیز به آرامی پیش می‌آمد. زمانی که اقتصاد آن به نفت و اتومبیل نزدیک شد، آرام آرام جهان به آن توجه کرد و صنعت توریسم را جدی گرفت؛ تا جاییکه با ماشین و نفت پا به پا شد.

این اتفاق در سال دوهزار افتاد. پس از آن، گردشگری همه را شگفت زده کرد و اکنون با سالیانه دو هزار میلیارد دلار (2000.000.000.000) بزرگترین صنعت قانونی دنیاست. صنعتی که به جای ماشین به نیروی انسانی تکیه دارد، پتانسیلی که کشور ما بسیار دارد.

ما کجای کاریم؟

یونسکو گفته است که « ایران از نظر داشته‌های تاریخی جزو ده کشور اول دنیاست». در ایران بیش از یک میلیون اثر و یادمان تاریخی داریم که اکثر آنها به اندازه کافی معرفی نشده‌اند؛ با وجود این گردشگران تمامی جهان علاقمند به بازدید از آن‌ها هستند. طبیعت شناسان می‌گویند که طبیعت ایران بی هیچ تردیدی جزو سه طبیعت غنی کشورهای جهان است که با درنظر گرفتن تنوع شگفت انگیز طبیعت، دشت‌ها، کویرها، بیابان‌ها، جنگل‌ها، کوهستان‌ها، تالاب‌ها دریاچه‌ها، رودخانه‌ها و دریاها می‌تواند ادعایی قابل قبول باشد. اما این، همه داشته‌های ما نیست.

صنعت گردشگری نه بر ماشین که بر نیروی انسانی استوار است و کشور ما به عنوان جوان‌ترین کشور دنیا و با داشتن جوانانی به شدت با استعداد از نیرویی شگرف برای این صنعت برخوردار است، اما متاسفانه تا به امروز فقط حرف زده و شعار داده‌ایم. پیش از انقلاب چیزی به نام «صنعت توریسم» نداشتیم. تنها در زمینه شکار برادر شاه و دو سه آمریکایی شرکتی درست کرده بودند که تا زمان انقلاب سرانجامی نداشت. پس از کش و قوس‌های اول انقلاب و پس از جنگ، ایران هم به آرامی به گردشگری توجه نشان داد.

دقیقاً از سال 1369 یعنی بیست و سه سال پیش، نخستین شرکت‌های گردشگری زیر نظر معاونت ارشاد شروع به کار کردند. سپس سه سازمان گردشگری، صنایع دستی و میراث فرهنگی ادغامی بی معنی داشتند و جایگاه آن تا معاونت ریاست جمهوری بالا رفت. اما بی هیچ رودربایستی همه مسوولان از صدر تا ذیل آمدند، شعار دادند، حرف زدند و حرف زدند و رفتند.

کسی آمد و گفت که هزار هتل می‌سازد، خندیدیم !! او یا نمی‌دانست که هزار چند است و یا نمی‌دانست که اصولا هتل چیست؟! طبق معمول گذشت و فراموش کردیم، تا که دیگری آمد و مولود ناشناخته‌ای به نام «نفرسفر» را به دنیا آورد و گفت که نوروز امسال «آن سال» نود میلیون «نفر-سفر» داشته‌ایم! هیچکس نفهمید که این نفر-سفر که بود، از کجا آمد و به کجا رفت.

دو با جناق با هم برای سفر نوروزی نقشه می‌کشند، دو عیالشان را برمی‌دارند و با حسن و اکبر و جمشید و سارا به دو پرایدشان سوار می‌شوند. دو چادر سفری و دو گاز پیک نیک برمی‌دارند و یک قابلمه سبزی پلو با کوکو سبزی که مادر زن مشترکشان پخته، پس مادر زن مشترک را نیز برمی‌دارند و می‌زنند به جاده؛ واقعا این سفر چه ربطی به نفر-سفر، صنعت توریسم و اصولا گردشگری سازمان میراث فرهنگی دارد معلوم نیست.

حال با نامگذاری هوشمندانه سال 93 به سال فرهنگ و اقتصاد میدانی فراهم شده است که اینک صاحبان فرهنگ و اندیشه می‌بایست در راه اقتصاد گام بردارند. والله که اگر درست اندیشیده شود با توجه به داشته‌ها و پتانسیل‌های کشورمان همین «صنعت گردشگری» سبد کالا را از دست خانواده‌های ایرانی خواهد گرفت؛ چراکه در هر خانه ایرانی حتما جوانی یافت می‌شود که به جای ایستادن در صف سبدهای یارانه‌ای در صنعت گردشگری مشغول شود. اما به شرط دوری از شعار و به کار گرفتن شعور و اعمال مدیریت درست به دست مدیران درست و اندیشمند.

گردشگری شهری نمونه ای از پیوند دو مفهوم اقتصاد و فرهنگ بوده و می توان توسعه متقابل هر یک را با رشد شاخصه های دیگری، به دست آورد. حال مدیران شهری و گردشگری با توجه به جاذبه های متنوع فرهنگی و تاریخی شهر خوی، باید امکانات و زیرساخت های میزبانی از مسافران و گردشگران، به عنوان یک اصل مهم در بخش های مختلف مدیریت شهری، تلقی شود. در فرصت باقی مانده تا آغاز تابستان، باید با اولویت بندی پروژه ها، زمینه لازم را جهت ارایه خدمات گردشگری و زیباسازی جلوه های شهری ایجاد نمود، که همچنان از نظر اینجانب بعید به نظر میرسد.

امروز مدیران شهری باید بدانند که بدون برنامه‌ریزی‌های فرهنگی و اقتصادی کارها چندان پیش نخواهد رفت و بایستی به پیروی از رهنمودهای مقام معظم رهبری مباحث فرهنگی را در سرلوحه کار خود قرار دهیم و به شدت از برخورد تبلیغی و شعارزدگی با این موضوع پرهیز نمایند. اغلب مشکلات و معضلات کالبدی و اجتماعی شهر خوی در کاستی‌های فرهنگی ریشه دارد و بایستی همه با هم با یک عزم همگانی بیش از پیش بر روی مسائل فرهنگی در این شهر تمرکز نماییم.

افزايش مشاركت‌هاي عمومي و اجراي طرح‌هاي ضربتي و بسيجي‌وار را مصداق اجرايي عزم ملي و مديريت جهادي میباشد بايستي باورمان شود كه مي‌شود و مي‌توانيم و به همین دلیل ادبيات "نخواستن و نتوانستن" را حذف كنيم تا بتوانیم به قله بلند اهدافمان در اقتصاد، فرهنگ و گردشگری برسیم

میر سجاد اسبقی- کارشناسی ارشد مدیریت اجرایی

شهردار جدید خوی - آری فعلا حمایت، به جای انتقاد

امروز  و فرداست که شهردار  جدید شهرمان جناب  آقای  مهندس محبوب تیزپاز  کلید شهر را در  دست خواهد گرفت و انشاء الله با درایت و قدرت امورات این شهر  با مسائل پر  پیچ و خم  اما با پتانسیل بالا را به پیش  برد . شهردار  جدید انشالله با حمایت مسئولین به زودی حکمش  را خواهد گرفت  و همین روزهاست که بیاید  ولی  نمی  دانم چرا عده ای  از  همشهریان عزیز، دست از  افکار  خود بر نمی  دارند . بالاخره هم موافق و هم مخالف هر  دو محترمند و باید به اندیشه آنها احترام گذاشت . اما  چیزی  که شهر  در  این برهه می  طلبد اتحاد  است و اتحاد و اتحاد . البته منظور آن اتحاد نگه داشتن حال و هوای پست و میز صندلی هم نیست !

وحدت کلمه چیزی  است که در  این روزها برای  شهر  مان الزامی  است .

در  حالی  که شهردارمان  همین روزها می  آید  مخالفت با او و راه انداختن بحث بومی  و غیر بومی، چسبیده به برخی، یا حمایت بعضی، دردی  از  شهر  دوا نمی  کند  و  این کار  در  واقع تهیه مهمات برای  دشمن است .

 در اصل انتقاد حق  مردم است ولی  فعلا برای  انتقاد زود است . 

باید بجای  مخالفت  دستمان را دست ایشان گذاشته و همگی  با هم مشکلات خوی عزیزمان را یکی  پس  از  دیگری از  پیش  رو  برداریم .

با کمی  فکر   و تامل و مقایسه می  توان به محبوب تیزپاز خوش  بین بود، عملکرد شهردارهای بومی  خوی  یادمان هست ؟؟؟؟؟؟ فکر  می   کنم همه غیر بومی ها 6 سال شهردار  نبودند در  حالی  که همشهری  عزیزمان 6 سال فرصت داشته

این مقال جای  اتحاد و همدلی  است و چون علاقه  شهردار سابق و معاونینش را نسبت به شهرمان ندیده ام و لی خودشان گفته اند که دارند لذا از  ایشان و یاران وی نیز می  خواهم  هر  کمکی  از  دستشان بر می آید برای خوی عزیزمان انجام دهند . هم اکنون باید اعضای دوره چهارم شوراهای اسلامی با عملکرد خویش تلاش کنند تا با سپری شدن چهار سال دوره خدمت ،و نداشتن برنامه مردم از آنان روی گردان نشوند.

قابل ذکر است خدمات شهرداری ها را که هر روز شهروندان آن را لمس می کنند ، شهروندی که در شهر زندگی می کند با گذر از نقاط شهری خدمات شهرداری را احساس میکند و از خدمات و تغییرات انجام گرفته لذت می برد.

به نظرم حال زمان اعلام مخالفت نیست بلکه زمان ارائه طرح ها و فکر  ها به شهردار  جدید و شورای  جدید است  تا این دوران بد برای  شهر دارالمومنین خوی هر  چه زودتر  سپری  شود  و افق های  تازه به روی  شهرمان باز  شود . انشالله شورای شهر خوی با جدیت تمام از آقای تیزپاز حمایت خواهد کرد و یکی از سیاست‌های جدی شورای چهارم کمک به شهردار جدید و حرکت در جهت توسعه و پیشرفت خوی باشد. هم اکنون انتظار آن میرود آقای تیزپاز به دلیل حضور در شهرداریهای مختلف به خوبی بتواند در شهرداری که یک نهاد اجتماعی است خدمات ارزنده‌ای را ارائه دهد و مشکلات خوی را در عرصه‌های مختلف برطرف سازد.

دوره چهارم شوراهای اسلامی دوره ای که با تجارب جدید درسال جاری آغاز گردیده است علاوه از اینکه لازم است خطا و آزمون دوره های گذشته تکرار نشود بلکه با تجارب دوره های گذشته با مدیریت واحد شهری در توسعه و پیشرفت امور شهری تلاش گردد.

داشتن برنامه مدون در اداره شهر توسط شوراهای اسلامی و شهرداری در نیل به موفقیت ها شوراهای اسلامی را یاری داده و نداشتن برنامه همانا تیر انداختن در تاریکی است و نباید با آزمون و خطا این تجربه را عملی کرد .

انتظارات مردم از  شهردار :

1- در  زیباسازی  ورودی  های  خوی تلاش  کند  زیرا که هیچکدام در  شان خوی نیست .

2- نمای  خیابان های مرکزی نمای  خوبی  برای  خوی تاریخی  نیست .

3- طرح های در  آمدزایی  را در شهر شروع کننند

4- برای  اتحاد هر چه بیشتر   خوی تلاش  کنند .

5- در  راه اندازی میدان تره بار خوی تلاش  کنند .

6- خارج نمودن مکان های تاریخی از بند مغازه های  قدیمی 

7- مطالعه و در صورت نیاز احداث زیر گذز و رو گذر، سنگ فرش کردن خیابان امام

8- ساماندهی و ایجاد مجتمع کلینیک تخصصی  پزشکان و انتقال ساختمان های قبلی به مکان های کم ترافیک

9- سرو سامان دادن به بلاتکلیفی شهروندان در مراجعه به شهرداری

و بسیاری موارد دیگر که شهروندان بهتر از نا میدانند...

در  پایان از  زحمات شهردار سابق  نهایت قدردانی  را داریم و با اعلام حمایت از  شهر دار  جدید ، از ایشان می  خواهیم تحولات اساسی در خوی ایجاد کند . انشاالله

به امید روزی  که انتقادات از شهردار   وزن ناچیزی  در  مقابل  ذکر  خیر ها باشد .

پيشنهادي به شورا / شهردار خوی چه كسي باشد بهتر است !!؟؟

 

اين روزها اسامي مختلفي از گوشه و كنار شهر براي سمت شهرداري خوی به گوش مي رسد. نام هايي كه حتي شهروندان بي تفاوت نسبت به مسائل شهر را به واكنش وامي دارد. آنطور كه شنيده مي شود شوراي جديد مصراً به دنبال گزينه هاي مناسب براي شهرداري است ولي خروجي اين جستجوها چه چيزي باشد، بستگي به شيوه اي دارد كه به انتخاب شهردار منجر مي شود. در حال حاضر بسیاری از چشمها به سوی شورای شهر خیره شده و بسیاری از گوشها منتظر شنیدن خبر انتخاب شهردار آتی خوی میباشد .

 شهرداری خوی.png

در يك حالت ايده آل براي انتخاب شهردار، بهترين راه انتخاب بر اساس معيار است. بدين صورت كه ابتدا معيارها توسط كارشناسان و اعضاي شورا بيرون آورده شود و بعد گزينه ها بر اساس اين معيارها سنجيده شوند. در پايان شخصي كه حائز بيشترين امتياز مي شود را به عنوان شهردار تعيين كرد.

حال به مرور معيار ها مي پردازيم:

مدرك تحصيلي: يكي از معيارهاي برجسته در انتخاب شهردار، ميزان تحصيلات و رشته تحصيلي است. بي شك رشته هاي معماري، جغرافياي شهري، مديريت شهری، شهرسازی بيشتر به درد سكانداري شهرداري مي خورد تا رشته هاي ديگر. اما پيشنهاد مي شود در اين دوره با توجه به جو موجود در شهرداري اولويت به يك متخصص مديريت اختصاص داده شود. شخصي كه به جوهاي سازمانهاي غير رسمي و كار با آنها آگاه باشد كه بتواند سازمان را داراي ثبات نسبي بكند. بسياري از صاحبنظران مديريت خویی معتقدند كه مديري ساختار مدار كه حتي رشته تحصيلي مديريت نداشته باشد هم مي تواند در اين طيف قرار داده شود، اما لازمه آن یک دوره مدیریت شهرداری هایی در حدو اندازه خوی میباشد. در این هیاهوی انتخاب ،  دلسوزان شهر منتظر هستند تا شخصی با تجربه و دارای سوابق اجرایی و مدرک تحصیلی مرتبط سکاندار شهرداری خوی گردد.

قدرت: تعاریف مختلفی برای قدرت بیان شده ولی در این برهه یک شهردار باید توانایی داشته باشد که تصمیمات را پیاده بکند، بر کارکنان خود اشراف داشته باشد یا بقولاً در سازمان حرف شنوی داشته باشد، بر مردم مسلط باشد و ... حال منابع این قدرت از کجا می آیند بستگی به تعریف المانهای این معیار دارد. می توان قدرت را در این دوران در ستاد پیروز انتخابات ریاست جمهوری تعریف کرد. می توان پشتوانه خانوادگی فرد را بعنوان قدرت تعریف کرد یا حسن شهرت ، و عملکرد موفق گذشته وی در مدیریت شهرداری را در این مقوله جای داد.

نفوذ: شنیده ایم که می گویند قدرت نفوذ می آورد ولی این یک حجت به تمام معنا نیست. شهردار باید توان چانه زنی با سازمانهای مافوق خود را داشته باشد. البته این منبع را نیز می توان در موارد مربوط به قدرت یافت. کما اینکه یک شخص موافق با دولت کنونی بهتر می تواند اعمال نفوذ داشته باشد تا فردی که اساسا با این دولت مشکل دارد.

دست پاكي وسلامت مالي: در سازمانهايي كه پول و رد و بدلهاي مالي وجود دارد، چه بسا كه يكي از مهمترين معيارها دست پاكي باشد. شوراي محترم اگر مي خواهد از حرف و حديثهاي آخر دوره خود مصون باشد و به فكر انتخاب در دوره بعد باشد و مهمتر از همه به دنبال پيشرفت شهر باشد بايد براي اين معيار وزني سنگين در نظر بگيرد. البته بعضي معيارها ديگر نيز توي اين معيار ديده مي شود. از جمله اگر شخص داراي استقلال باشد يا بقولاً به كسي مديون نباشد بهتر مي تواند سلامت خود را حفظ بكند تا يك مديري كه به هر نحو ممكن به گروهي يا شخصي براي نشستن در سمت خود وابسته باشد. به مانند این نباشد که عضوی از شورا بگوید هرچه باشد خرج میکنم تا گزینه من شهردار شود، این اول راه است بعد آن همه قراردادها را خودم خواهم بست! حتي تا جايي كه در برخي موارد در دوره هاي قبل ديده مي شود، شهردار به شخصي در شورا نيز وابستگي داشت و اگر هم مي خواست نمي توانست مستقل عمل بكند. بنابراين عدم وابستگي را مي توان به عنوان معياري مناسب كه كليت يك شخص را معين مي كند در نظر گرفت.

ويژگيهاي شخصيتي مدير: شايد فرماندار را نتوان از جهتي نماينده شهر دانست، به اين دليل كه فرماندار منصوب دولت است ولي شهردار مشخصاً از اين جهت كه به طور غير مستقيم توسط مردم انتخاب مي شود نماد افكار، توانايي و شخصيت عمومي جامعه است. شهردار به عنوان يك مدير بالادستي خيلي از توانايي هاي ذاتي و بعضاً اكتسابي لازم را بايد داشته باشد. بعضي از آنها براي تعامل با شهروندان لازم و ضروري است ازجمله روابط عمومي قوي، و بعضي آنها براي چهره بيروني شهر از جمله توانايي سخنراني و  تعامل و بازهم روابط عمومي و ديگر سجاياي اخلاقي.

بومي بودن: خيلي خوب و مناسب است كه شهردار يك شهر بومي باشد. چرا كه يك شهردار بومي، شهر را بيشتر مي شناسد از فرهنگ و ارتباطات مردم مطلع است، حس تعلق بيشتري نسبت به شهر دارد. از منافع نیروهای بومی این است که به محیط کارشان آشنایی کامل دارند، دلسوز مردم هستند و از توانایی‌هایشان، نفوذ کلام و نفوذ قدرتشان در راستای منافع عموم استفاده می‌کنند. یک نوع غرور ملی و منطقه‌ای نیز سبب می‌شود زمان بیشتری کار کنند و در نهایت کارآیی و اثربخشی بالاتری داشته باشند، وقتی که شخصی کاری که انجام می‌دهد برای خودش است، وقتی که می‌بیند نقش و تأثیر اعمالش نه تنها در بحث اداری بلکه در بحث اجتماعی به خانواده، گذشته و آینده‌اش بر می‌گردد و حتی پس از مرگش نیز باقی می‌ماند بی‌شک بیشتر کار می‌کند..

ذکر چند نکته اینکه:

- در انتخاب شهردار فرد مهم نیست بلکه برنامه‌ها مهم هستند و شورای اسلامی شهر خوی هم کسی را انتخاب  ‌کند که بتواند قول‌ها و وعده‌هایی که اعضای منتخب شورا در زمان تبلیغات انتخاباتی به مردم داده‌اند را عملی کند.

- شهر خوی نیاز به مدیری دارد که در گذشته عملکرد موفقی در این زمینه از خود بر جای گذاشته باشد.

- کسی که می خواهد در رأس دستگاه پر مسئولیت وگسترده ای مانند شهرداری قرار بگیرد باید توان مدیریتی، سابقه خوب و درخشانی از مدیریت در یک چنین ابعادی از خود نشان داده باشد و پس از انتخاب در شهر محل خدمت اقامت اختیار کند.

اداره یک شهر نیاز به لیستی از تخصص ها از جمله در حوزه عمران و شهرسازی، مالی، مدیریت و سابقه درخشان دارد و نمی توان یک شهر را حتی اگر کوچک باشد با آزمون و خطا اداره نمود؛ شهردار باید بخشی از اقداماتش را با اتکا بر تحقیقات و تجربیات علمی در آن رشته تحصیلی انجام دهد.

از کلیه اعضای شورای شهر  تشکر می‌کنم که در دوره‌های قبلی با ارائه خدمات در راستای آبادانی و رشد و توسعه شهر تلاش داشتند حال چقدر موفق عمل کردند خود جای بحث دارد!!

در پايان معيارهاي ديگري نيز وجود دارد كه پيشنهاد مي شود ابتدا شواري محترم با متخصصان و دلسوزان شهر به مشاركت و همفكري بگذارد و بعد تصميم نهايي خود را بگيرد. به نظر مي رسد كه اين بهترين راه باشد.

 

میر سجاد اسبقی- کارشناسی ارشد مدیریت اجرایی، وبلاگ دست نوشته های مدیریتی

به کوچه ای رسیدم که پیرمردی از آن خارج می شد، به من گفت: «نرو که بن بستـه!» گوش نکردم و رفتم. وقتی برگشتم و به سر کوچه رسیدم، پیر شده بودم!!!

 حضرت علی (ع) می فرمایند فرصت هم چون ابر بهاری می گذرد. پس باید از فرصت های شخصی و اجتماعی مان حداکثر استفاده را بکنیم، تا بعدها افسوس فرصت سوزی ها را نخوریم؛ چون وقت تنگ است و کارهای در صف زیاد!به هر حال...

شهردار خوب كيست؛ و داراى چه ويژگى هايى است؟
معیار انتخاب شهردار ...( به بهانه آغاز به کار شوراهای شهر و انتخاب شهردار)


 _شهرداری باید انتخاب وانتصاب شود که سابقه‌ی مدیریتی درخشان در بقچه‌ی آمدنش برق بزند و پس از استقرارش خواسته‌های شخصی وسلیقه‌های شخصی عده‌ای انگشت‌شمار بر روند کاری‌اش تحمیل نشود. انتصاب کسی که چیزی از حقوق شهرو شهروندی نمی‌‌داند وتنها به خاطر دوستی با فلان مسئول به مدال کاذب موقعیتی نایل آمده است و حالا بند کفش‌ها را سفت بسته است تا او نیز مدتی بر اسب کرسی شهرداری شلاق بزند و از جمع تاریخ شهرداران خوی سری دربیاورد، تکرار و سپردن شعله‌ی کبریتی ست به انگشتان کسی که می‌خواهد شهری را به آتش بکشد

.شهردار بايد كسى باشد كه هدف مديريت شهرى را توسعه بداند، نه عمران و نه ارائه خدمات بيشتر. ...

 به ادامه مطلب مراجعه شود...
 



ادامه مطلب ...

“زر، زور و زیبایی” معیار انتخاب در شورای شهر خوی

 اگر نتایج انتخابات را مرور کنیم در بین کسانی که رای مردم را کسب کرده اند می توان دو، سه نفری را نام برد که فقط با اتکاء به فتوشاپ توانستند قاپ ملت را به شدت بربایند.

چهارمین دور انتخابات شورای اسلامی شهر و روستا در کشور برگزار شد. نتایج حاصله فارغ از پیروزی هر جناح سیاسی؛این سوال را به ذهن متبادر می کند که آیا کاندیداها به وظایف شوراها آشنا بودند؟

 آیا کاندیداها در خود این توانایی و توانمندی را برای خدمت در شورای شهر دیده بودند؟

با مشاهده این نتایج تصمیم گرفتم تا برای دوره آینده تکنیک های فتوشاپ بیشتری یاد بگیرم تا شاید من هم در دوره بعد بتوانم بر صندلی های شورا بنشانم.

 جای بسی تاسف و تعجب است کاندیداهایی که رشته ی تحصیلی آن ها مرتبط با مدیریت شهری؛ عمران و شهرسازی می باشد؛ کمترین اقبال را از سوی مردم داشتند. ایراد از کجاست؟ مردم بر اساس چه معیارهایی رای دادند؟

 نگاهی به پیشینه؛ سوابق و تخصص منتخبین؛ فارغ از ایمان و تعهدی که دارند؛ این سوال را تقویت می کند که وجود این بزرگواران در شورای شهر چگونه می تواند در پیشرفت؛ آبادانی و توسعه ی شهری موثر واقع شود.

 امید است انتخاب شهردار که بایستی حداقل توانمندی و تخصص مربوطه را دارا می باشد؛ بخشی از دغدغه ها را برطرف کند.

و بر اين اساس تعامل با شورا، تخصص، توان اجرايي، اشراف و اطلاعات به مسايل شهري و مردمي بودن، را جزو معيارهاي تعيين کننده بدانند

 

((فقط شوراهای خوب است که می تواند شهردار خوب انتخاب کند

    و شوراهای خوب نیز در بستر سیاسی فرهنگی شکل می گیرد.))

میر سجاد اسبقی...کارشناسی ارشد مدیریت اجرایی

بدقوارگی و آشفتگی چنان بر شهرهای ما سایه افکنده که رها شدن از آن تلاش بسیار می خواهد و زمان طولانی. کافی است پا به خیابان بگذاری تا با انبوهی از رنگ ها، سنگ ها، شیشه ها، آجرنماها و بتن هایی روبرو شوی که نام بنا برخود دارند. بلندوکوتاه با خطوط افقی و عمودی نامتناسب و رنگ های ناهمگون. پنجره های نازیبا، ورودی ها و مصالح متنوع و... .این گوناگونی و ناهمگونی در سبک و شکل به اغتشاش انجامیده و شهرهایی بی هویت، غیرانسانی، ناهماهنگ و نابسامان را به شهروندان هدیه کرده است . 

به ادامه مطلب توجه نمایید.......................



ادامه مطلب ...

مديريت واحد شهري  و نقش آن در توسعه " خوی"

میر سجاد اسبقی - کارشناسی ارشد MBA

 امروزه "مديريت واحد شهري" نقش اساسي  ،در   توسعه شهر ها ايفا مي کند ،اما براي  آشنايي با  اين واژه   ابتدا بايد تعريف درستي از "شهر " داشته باشيم .

براستي ما به عنوان يک شهروند و يا مسئول ، چه تصويري  از شهر وآينده  آن  داريم.

  آيا شهر مکاني است با خيابانهايي براي عبور مرور و مياديني براي دور زدن ماشين ها  و محيطي که   هر کسي  به فکر منافع شخصي خود باشد و بس؟

شهر محل زندگي مجموعه اي از انسانها ست با نيازها،علايق، سليقه ها و افکار مختلف ،شهر يک خانه بزرگ است  و هيچ کس حق   ندارد سليقه شخصي و سازماني اش را بر  آن حاکم سازد ، در يک کلمه شهر بايد محيطي باشد عاري از هرگونه کشمکش ،تبعيض ، تعصب ، تا شهرودان با آرامش خاطر  ودر کمال امنيت زندگي کنند .  اما آ نچه   شهرها را از همديگر متمايز مي سازد ،فرهنگ هايي است که هر شهر در خود دارد  ، بعضي از شهر ها " شهر فرهنگي " وبعضي ديگر" فرهنگ شهري " دارند .

 سوال اين است که شهر خوی  يک شهر فرهنگي است و آيا" فرهنگ شهري" را در خود جاي  داده است؟




ادامه مطلب ...

میر سجاد اسبقی : "اگر بازاریابی ندانید، در انتخابات شورای شهر خوی شکست می‌خورید".این عبارت را از هیچ یک از متفکران بازاریابی سیاسی نشنیده‌اید کاندیدهای انتخاباتی اگر بازاریابی ندانند، در انتخابات شکست می‌خورند

 

 

دنیای تبلیغات انتخاباتی به شدت دگرگون شده است. دیگر از شیوه های تبلیغات انتخاباتی قدیمی خبری نیست شاید زمانی اطلاع رسانی تبلیغات انتخاباتی به زدن چند تراکت و بنر تبلیغاتی خلاصه می شد اما در دنیای امروز شیوه ها و تکنیک های تبلیغات مستقیم از اثرگذاری کمتری برخوردار است پس با مروری بر این نکات ضرر نمیکنید!!

1.تبلیغات دولتی: نیاز اجتماعی یا ژست سیاسی

 



ادامه مطلب ...

به بهانه روز نهم ارديبهشت به عنوان روز شوراها

نقش شوراها در توسعه شهرها

برنده شدن در انتخابات در کشور ما بیشتر تابع میزان مهارت در دلبری از مردم است تا قدرت در ارائه یک برنامه اجرایی قابل قبول

در ایران شوراها یک نهاد منتخب مدنی است که به عنوان دولت کوچک محلی که می تواند مشکلات و توقعات مردم را به مدیریت اجرایی منتقل کند و با تاثیر گذاری در برنامه ریزیها و سیاست گذاری ها به گونه ای حرکت کند که طرح هایی که در پایان بوسیله دولت ابلاغ می شود ، مطابق با خواسته ها و تصمیم مردم باشد ، دارای اهمیت است

به ادامه مطلب مراجعه کنید



ادامه مطلب ...

  تحقق مدیریت واحد شهری اراده جمعی می خواهد

 داستان تکراری آسفالت خیابان ها را هم شنیده اید و هم وقتی رانندگی می کنید با عمق وجود درک کرده اید.!

هیچ مشابهتی با آسفالت ندارد که هیچ ، برخی از جاده های خاکی های صاف بهتر از آسفالت امروز بعضی از خیابان ها و گوچه های خوی است. شاید برای توصیف این وضعیت بد اصطلاح جگر زلیخا را به کار ببریم اغراق نباشد.

مدیران شهری ادعا می کنند ما بهترین آسفالت را تولید می کنیم. کیفیت آسفالتی که در خیابان های شهر ریخته می شود مطلوب است. اعتبارات زیادی هم در این زمینه هزینه می شود. اما چه کنیم که هنوز آسفالت گرم ریخته شده سرد نمی شود ، شرکت های خدماتی یکی پس از دیگری شروع به کنده کاری می کنند. گاز ، برق ، آب و تلفن ،هر کدام هم جداگانه برای خودشان جدول دارند. و هر از چند گاهی برای توسعه شبکه های خدماتی و یا تعمیر آنها اقدام به کنده کاری خیابان می نمایند و یکدست بودن آسفالت  از بین می رود.

به هر حال چاره ای نیست. نمی شود خیابان ها را هر 10 سال یک بار آسفالت کرد.نمی شود صبر کنیم تا همه تعمیرات انجام یا تجهیزات توسعه یابد و بعد خیابان ها آسفالت شود . چاره ای نیست.

کارشناسان شهری معتقدند حل ریشه ای این معضل که سالانه موجب هدر رفت میلیاردها تومان بیت المال می شود ، سپردن شهر به یک مدیریت است. شهر یک موجود زنده است و باید با نگاه اجتماعی و انسانی آن را مدیریت کرد. بنابراین یک مرکز تصمیم گیر می خواهد تا برای زیر بنا و زیر ساخت های شهر برنامه ریزی نماید. تونل مشترک تاسیسات از این همه هزینه جلوگیری می نماید اما متولی ساخت و تجهیز شهرها به این تونل در دستور کار هیچ نهاد وسازمانی قرار ندارد.!

مدیریت واحد شهری است که می تواند این مجموعه به  هم پیوسته را مدیریت و راهبری نماید اما بنا به ملاحظاتی ! هنوز اراده قاطعی برای تحقق این مهم دیده نمی شود.

 

نبش كوچه خانه‌اي نسبتا قديمي بود كه چند سال پيش تخريب شد و جايش يك برج مسكوني احداث كردند كه طبقه همكفش هم يك مغازه است. بعد از مدتي پسر جواني يك پيتزا فروشي را در آن داير كرد.
دو-سه بار تلفني و حضوري از آنها پيتزا خريدم كه آن هم از روي اجبار و تنبلي خودم بود! مي توان گفت آنها به خاطر برخورد بد و حق به جانبشان يك مشتري را از دست دادند.

مدتي بود كركره پيتزا فروشي پايين بود! مي شد نتيجه گرفت پيتزافروش به كار خود علاقه نداشته، و احتمالا به همين خاطر با مشتريان هم برخورد بدي داشته و در نهايت در جلب مشتري موفق نشده است. ماه قبل ديدم كه جاي پيتزا فروش يك مغازه خوار و بار فروشي يا سوپر ماركت كوچك درست كرده‌اند! خوشحال شدم كه ديگر لازم نيست دو سه كوچه بالاتر بروم.



ادامه مطلب ...

توسعه شهر و  برای دوره پنجم شورای شهر چه باید کرد؟

شورایی که با آغاز سال ۱۳۸۹ انتظار می رفت به پایان دوره خود رسیده باشد؛ با مصوبه مجلس شورای اسلامی تا خرداد سال ۱۳۹۲ به حیات خود ادامه خواهد داد. عمر نسبتا طولانی شوراهای اسلامی شهر و روستا در دوره سوم برای برخی از شهرها و روستاهای کشور خوش یمن و خوشایند بود و برای برخی تلخ و نفس گیرحال در پایان دور چهارم هستیم. شوراها با کارکردهای متفاوت خود قضاوتهای مختلفی () در اذهان عمومی برجای گذاشته اند.

صرف نظر از جایگاه رفیع شوراها ،  نظام شورایی از مبنای عقلانی برخوردار است و همگان آن را باور دارند تا آنجا که این امر مهم بعنوان یکی از اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تعیین شده است. شوراهای اسلامی شهر وروستا اولین ونزدیکترین حلقه حضور مردم در تعیین سرنوشت خود است و می تواند معرف بالندگی علمی، معرفتی و فرهنگی مردم آن جامعه باشد. اگر افراد شایسته، توانمند و متعهد خود را در معرض انتخاب شدن قرار دهند و مردم جامعه به دور از تعصبات قبیله گرایی و مهمتر غرض ورزیهای شخصی ؛ با شناخت و آگاهی انتخاب نمایند آن وقت شورایی واقعی شکل خواهد گرفت که می تواند نماد و آینه تمام نمای مردم و رای دهندگان باشد.

تا  2 ماه دیگر انتخابات شوراها همزمان با انتخابات ریاست جمهوری برگزار می شود. از هم اکنون کلید انتخابات ریاست جمهوری با فعالیتهای پیدا وپنهان نامزدهای احتمالی و صف آرایی هواداران آنها در ستادهای انتخاباتی زده شده است . بیم آن می رود سایه سنگین انتخابات ریاست جمهوری برحساسیت، دقت و انتخاب مردم در امر شوراهای اسلامی تاثیر گذاشته و آنها را از این موضوع حیاتی غافل سازد. اگر در انتخابات ریاست جمهوری پای سرنوشت آحاد یک ملت(کشور) در میان است، به نظر می رسد انتخاب افرادی آگاه، کاردان، توانمند و متناسب با جایگاه برای پی گیری مطالبات مردم و اجرایی کردن خواسته های به حق مردم از دولتمردان و مدیران اجرایی در سطح استان و مرکز کشور هم دست کمی از آن نخواهد داشت.

کمی به عقب برگردیم  و رفتار و عملکرد شورای شهر خوی   را مرور و ورق بزنیم. آیا شورای چهارم شهر خوی توانست در نزد افکار عمومی کارنامه قبولی بگیرد؟ تا چه اندازه در پیگیری حقوق و مطالبات مردم شهر و دیارمان ودر جذب اعتبارات استانی و ملی، و جذب سرمایه گذاری، رونق کسب وکار و فضای زندگی و در زیبا سازی و خدمات شهری و ایجاد تعامل و همفکری بین بخشی دستگاههای اجرایی موفق عمل کرده است؟ یا مردم از شورای شهر چه قضاوتی داشته و خواهند داشت؟ پس نباید از دوره پنجم شوراهای اسلامی شهر و روستا چه به لحاظ سیاسی، فرهنگی، تعهد و به لحاظ تاثیر مستقیمی که بر زندگی و معیشت مردم و رفاه و احساس رضایتمندی آنها دارد، غافل ماند. لذا می بایست تا فرصتی اندک هست با کمک از افراد توانمند، فنی، جوان، متعهد، مردمی و دلسوز آنها را به پذیرفتن این مسولیت مهم همراهی و تشویق کرد و رسانه ها و افراد موثر و مفید جامعه با تمام وجود از آنها حمایت نمایند،تا شورای پیران خواب آلود جلسات برای ادامه استراحت به خانه روند.  تا ان شاءاشورایی در خور و شایسته داشته باشیم.

 

1- شورا نقش نظارتی دارد و شهردار بازوی اجرایی شورا است، که شورای خوب و موفق، شهرداری مدیر و کارآمد انتخاب می کند ،

شورا در انتخاب شهردار نباید دچار چرخه ا ی باطل شود اولویت را توانمندی های فرد از قبیل تخصص و تجربه ی مدیریت محیطی بزرگتر از خوی را ملاک انتخاب شهردار قرار دهد.



ادامه مطلب ...

 

 

داشتن شهری آباد، مدیران شهری کارآمدی می طلبد

 


اگر مدیریت را به درختی تشبیه نماییم که رشته های مدیریتی آن از قبیل بازرگانی، صنعتی، اجرایی، دولتی و غیره میوه های آن باشد در آن صورت مدیریت شهری میوه جدید این درخت کهن سال است. اگر بخواهیم شهری را شناسایی کنیم باید آن را از جنبه های گوناگون از قبیل میزان تمرکز جمعیت، وضعیت اقتصادی، شغل اغلب شهروندان و نیز رشد اقتصادی منطقه مورد بررسی قرار دهیم و مدیر شهری موفق است که سعی در بهبود شاخصهای یاد شده، داشته باشد و چنانچه در این امر شکست بخورد موقعیت شهر و جامعه متزلزل می شود.

  مدیریت شهری علم جدیدی است که در راستای ارتقای سطح رفاه شهروندان و بالا بردن جایگاه شهر به وجود آمده است و بسته به نظام سیاسی و وضعیت اقتصادی و اجتماعی کشورها، نوع مدیرتی آن نیز تغییر می کند. در کشور عزیزمان ایران نیز وجود شوراهای اسلامی شهر و روستا علاوه بر منعکس کننده مردم سالاری به جهان خارج است، خود جایگاهی است که مدیران شهری در آنجا به مدیریت شهر پرداخته و برای آینده شهر برنامه ریزی می نمایند. از این رو انتخاب افرادی آشنا به امور شهری، مدیریت و آگاه به مسائل روز جامعه و نیز آشنا به مشکلات روزمره مردم گامی در راستای پیشرفت شهر و ارتقای رفاه مردم می شود.

 انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا همزمان با انتخابات ریاست جمهوری در خرداد ماه برگزار می گردد و مردم شریف ایران همچون گذشته با شور و اشتیاق در آن شرکت نموده و رئیس جمهور و شوراهای خودشان را انتخاب می کنند و در این میان شوراهای جدید که در واقع مدیران جدید شهرمان می شود باید از اقدامات مثبت نفرات قبل خود استفاده کرده و از اشتباهات آنها درس بگیرند و آنگونه نباشد که اشتباهات گذشته به صورت دوره ای تکرار شود و تنها نفرات باشند که تغییر می کنند.

در ایران شوراها یک نهاد منتخب مدنی است که به عنوان دولت کوچک محلی که می تواند مشکلات و توقعات مردم را به مدیریت اجرایی منتقل کند و با تاثیر گذاری در برنامه ریزیها و سیاست گذاری ها به گونه ای حرکت کند که طرح هایی که در پایان بوسیله دولت ابلاغ می شود ، مطابق با خواسته ها و تصمیم مردم باشد ، دارای اهمیت است .

از طرفی دیگر شوراها براساس نقش قانونی و مردمی که دارند می توانند براساس شرح وظایف خود و همچنین با توجه به گذشت سه دوره از کار اجرایی خود منشا تحولات اساسی وپایدار در شهر شوند

الف : نقش مدیریت شهری در توسعه شهری :

مدیریت شهری به لحاظ اجرای یک موسسه وسیع و بزرگی محسوب می گردد که در آن مشکلات و موانع بسیار متنوع و گسترده بوده که شهرداری یک جز از عناصر مهم و مدیریتی آن محسوب می شود . لذا سیستم مدیریت شهری به جهت ماهیت متنوع و چند عملکردی ان باید به نحوی طراحی و اجرا شود که تمام عناصر و وظایف امور اجرایی روزمره و بسیار جزئی تا برنامه ریزی ها و سیاست گذاری های کلان را مورد توجه قرار داده و در ارتقا جایگاه توسعه شهری موثر باشند . از معیارهای مهم و اساسی که در ارتقا جایگاه نقش مهمی را ایفا می کند می توان به کارآئی ، شفافیت ، صداقت و عدالت و قابلیت محاسبه و مشارکت حداکثری و توجه به مسائل اجتماعی اشاره نمود .

ب: نقش شوراها در توسعه شهری:

اهمیت و نقش شوراها در ساختارهای اجتماعی بویژه در مسائل فرهنگی ، سیاسی و اقتصادی با توجه به تاکیدی که در منابع اسلامی (قرآن و سنت ) از یک سو و ملاحظه آن در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران از سوی دیگر و کارآمدی آن در نهادهای اجتماعی بر کسی پوشیده نیست .

استفاده از سیستم مدیریتی و نظارت دقیق در برنامه ریزی شهری می تواند راه گشای بسیاری از مسائل موجود در این عرصه باشد . شوراها به عنوان یک نهاد نوپا با هدف سازماندهی و برنامه ریزی ، نظارت و بالابردن سطح کیفی و کمی در زمینه های اجتماعی ، فرهنگی و  سیاسی و ارتقا آنها و بهره وری با هزینه کمتر پا به عرصه وجود نهاده است . البته بهبود این روند به صورت مطلوب وقتی می تواند مثمر ثمر واقع شود که شوراها علاوه بر اتکا به بر قوانین موجود ، در امر توسعه شهری و مدیریت بهینه و ارتباط تنگاتنگ با بافتهای مختلف شهر ، در رفع موانع و مشکلات موجود در عرصه های مختلف شهری بکوشند .

بررسی مشکلات و موانع موجود در عرصه های مختلف شهری  از طرف شوراها که بعنوان سیستم مدیریتی ( تا حدود ) و نظارت بر کارآمد بودن امور اجرایی (شهرداری ها ) می تواند زمینه های توسعه شهری به لحاظ ساختار فیزیکی و غیر فیزیکی شهرها را بهبود بخشد

مهنسی شهرسازی برای برطرف کردن شکاف دو رشته و ایجاد رابطه متقابل میان این دو رشته ایجاد گردید با این حال تفاوت بارز میان این سه رشته وجود دارد. 

اولاً رشته مهندسی شهرسازی در کارشناسی به مدت 4 سال با 140واحد(20واحد آن عمومی) خوانده می شود ولی دو رشته برنامه ریزی و طراحی شهری کارشناسی ارشد بوده و 2 سال (تعداد واحدها بستگی دارد که پیش نیاز بخورید یا نه، اگر کارشناسی شهرسازی و یا مهندسی شهرسازی به دو رشته مزبور برود پیش نیاز ندارد)   

دوماً مهندسی شهرسازی وظیفه اتصال دو رشته را دارد 

 سوماً مهندسی شهرسازی و یا کارشناس شهرسازی به مقدمات و حتی بعضی دروس برنامه ریزی و طراحی شهری می پردازد ...

 

ادامه در ادامه مطلب....



ادامه مطلب ...

در این مطلب از مجموعه روزنامه‌های رسمی سال ۱۳۷۷، آیین‌نامه‌ی اجرایی شرایط احراز سمت شهردار درج می‌شود. اشاره می‌گردد نخستین وظیفه‌ی شورای اسلامی شهر، معرفی شهردار واجد شرایط این آیین‌نامه می‌باشد.
هیأت وزیران در جلسه مورخ 1377.6.11 بنا به پیشنهاد شماره 4125.1.3.34.452 مورخ 1376.3.7 وزارت‌کشور وبه استناد مواد (72) و (94) قانون‌تشکیلات، وظایف وانتخابات شورای اسلامی و انتخابات شهرداران -‌مصوب 1375 - آیین‌نامه اجرایی شرایط احراز تصدی سمت شهردار را به شرح زیر‌تصویب نمود:
"‌آیین‌نامه اجرایی شرایط احراز تصدی سمت شهردار"
‌ماده 1- کسانی را می‌توان به سمت شهردار انتخاب نمود که...


به ادامه مطلب رجوع کنیــــــــــد 



ادامه مطلب ...

چه کسی لیاقت عضویت در شورای اسلامی شهر را دارد؟!.. 

این روزها، مراسم و محافل عمومی شهرها، با مانور حضور نامزدهای شوراهای اسلامی شهرها و روستاها همراه شده و چهره های مشهور و غیرمشهور، مجرب و غیرمجرب، توانمند و غیرتوانمند، از نفس افتاده ها و تازه نفس ها، شیفتگان خدمت و تشنگان قدرت، موجه ها و غیرموجه ها، آقازاده ها و بی نام و نشان ها، داراها و ندارها، یادگاران رزم و اهالی بزم، طایفه گراها و تخصص گراها، شورائیان و شورا ندیده ها، قلم بدست ها و سخنورها و زبان بازها و خلاصه مشکل دارها و بی مشکل ها، از ریز و درشت وارد گود شده و با بکارگیری تازه ترین شگردها، حسابی گرد و خاکی به راه انداخته اند! ..

 

 جهت مشاهده ی کامل مطلب به ادامه مطلب بروید.

 



ادامه مطلب ...

از چند دهه ي گذشته تا اکنون آگاهي هاي تازه اي در رابطه با منطقه هاي شهري پديد آمده و بار ديگرسرک­ها به عنوان فضايي براي زندگي و نه تنها محلي براي عبور و مرور وسائط نقليه مطرح شده است مخصوصاً اهميت طراحي مناسب عناصر منظر سرک که خصلت ويژه­اش را بدان باز مي­گرداند در واقع تجهيزات سرک­ها در هويت بخشيدن به فضاهاي شهري کمک مؤثري مي­کنند که ساخت ميادين از آن جمله است و شهرسازان از ساخت ميادين علاوه بر کارکردهاي فني آن به دنبال تبديل نمودن آنها به يک نهاد هويت­بخش در شهر خود هستند،



ادامه مطلب ...

 

در اين بخش به مقايسه وظايف شهرداري ها در ايران با وظايف ساير شهرداري ها ي ساير كشورها كه به عنوان سازمان مديريت كننده شهر فعاليت دارند ، مي پردازيم.
در ابتدا در مورد وظايف شهرداري در كشورهاي توسعه يافته ( آلمان و فرانسه ) و بعد از آن در مورد كشورهاي در حال توسعه ( تركيه و مالزي ) صحبت به عمل مي آوريم .
براي آشنايي بيشتر با وظايفي كه اكنون در شهرداري ها انجام مي گيرد به بررسي وظايف شهرداري مي پردازيم.
بعد از آشنايي با وظايف ايران و جهان به بررسي تطبيقي وظايف شهرداري در ايران و الگوهاي جهاني مي پردازيم .
و در نهايت به تحليل نقش ، جايگاه و وظايف شهرداري ها در ايران بر مبناي اصول پذيرفته شده جهاني خواهيم پرداخت.



ادامه مطلب ...

معابر پياده يا پياده‌ راه‌ها، معابري با بیشترین نقش اجتماعي هستند که در آن تسلط کامل با عابر پياده بوده و اين معابر مي‌توانند بصورت کوچه، بازار، بازارچه یا مسيري در ميدان و کنار سواره رو شکل بگيرد و بستري براي گذران اوقات فراغت شهروندان فراهم آورند. امروزه خيابان­هاي سنگفرش شده، خالي از اتومبيل، با فروشگاه­ ها، رستوران­ها، قهوه ­خانه ­هاي روباز و نيمکت­ هاي فروان يکي از راه­هاي تفريحات مردم در کشورهاي مدرن شده ­است.

در ادامه این مطلب راجع به تعریف پیاده راه و تاریخچه احداث آن در جهان و ایران، ضرورت ایجاد آن و معیارهای ارزیابی پیاده راه مطالبی ارائه شده است.



ادامه مطلب ...

خستین قدم شورای شهر تصمیم گرفت تا از انرژی های موجود در شهر و دانش شهروندان بهره گیرد. زمانی که در سال ???? «بیل جانسون» شهردار این شهر شد یکی از اولین طرح های ابتکاری وی برنامه NBN بود. با جلب رضایت همه شهروندان برای برنامه ریزی و انجام اقدامات عمرانی، شهر به ?? بخش جغرافیایی تقسیم شد



ادامه مطلب ...

اولین چراغ های راهنمایی جهان در سال ۱۸۶۸ یعنی سال ها قبل از اختراع اتومبیل و در زمانی که ترافیک شامل عبور و مرور احشام و چهارپایان، واگن ها، کالسکه ها و عابران پیاده می شد، طراحی و در لندن نصب شد. در واقع این چراغ از دو فانوس گازی قرمز به معنای توقف و سبز به معنای احتیاط توسط مهندس راه آهنی به نام جی پیلار نایت ساخته شده بود. البته اتفاق جالبی در این میان افتاد و یک سال بعد در ژانویه ۱۸۶۹ این چراغ راهنمایی گازی منفجر شد و مامور پلیسی را که مشغول روشن کردن آن بود، به شدت مجروح کرد.



ادامه مطلب ...

در اکثر کلانشهرهای دنیا که از پیشرفتهای عمده صنعتی و بازرگانی برخوردارند، منطقه تجاری مرکزی (CBD) در نواحی مرکزی شهر که نوعا از قدمت بیشتر و سابقه رونق فعالیتهای تجاری برخوردار بوده و عمده مراکز دولتی و محلی در آنجا تمرکز یافته اند، شکل می گیرد، به دلیل بافت ویژه این مناطق که مشتمل بر ساختمانهای متعدد، تراکم جمعیت و برخورداری از مسیر های شریانی اصلی و محلی است، جذب فزاینده تقاضای سفر جهت انجام فعالیتهای تجاری و اداری باعث ایجاد ترافیک سنگین در شبکه معابر و به تبع آن آلودگی زیست محیطی و حتی در قدم بعدی لطمه به فعالیتهای اقتصادی و تجاری به دلیل دشواری دسترسی به این مناطق می شود، محدود بودن ظرفیت پذیرش شبکه معابر محلی در منطقه (CBD) و نیز محدودیت فضاهای پارک (حاشیه ای و غیر حاشیه ای) به وخامت وضع ترافیک در این مناطق دامن می زند .



ادامه مطلب ...

مشارکت یکی از کلیدی‌ترین مفاهیم توسعه شهری است و آگاهی و اطلاعات شهروندان در زمینه امور مربوط به شورا و شهر و شهرداری در افزایش مشارکت آنها نقش بسزائی دارد. اگر...



ادامه مطلب ...

 

یکی از مهم‌ترین جنبه‌های حضور انسانی در فضاهای شهری که سبب سرزندگی و پویایی این فضا‌ها و نیز افزایش نقش اجتماعی آن‌ها می‌شود، حرکت پیاده است. از سویی دیگر، گرچه فضاهای شهری موارد گوناگونی چون میدان‌ها، ورودی‌ها، حاشیه‌های ساحلی و کناره‌های آب، پله‌ها و... را شامل می‌شوند اما شاید بارز‌ترین عرصه عمومی که می‌تواند به عنوان بستری برای پیاده روی در نظر گرفته شود، مسیر‌ها و به ویژه خیابان‌ها باشند.

 

 

 

 

خیابان های مخصوص پیاده که در کشورهای مختلف واژگان گوناگونی همچون پهنه پیاده، پهنه بدون ماشین، محدوده بدون آمد و شد سواره، پهنه بسته بر ترافیک موتوری، محدوده پیاده، تفرجگاه پیاده و پیاده راه نیز برای تعریف آن‌ها به کار برده می‌شود متکامل‌ترین شکل خیابان‌ها هستند که اولویت اصلی حرکت در آن‌ها به صورت پیاده می‌باشد

 



ادامه مطلب ...
صفحه قبل 1 2 صفحه بعد
پيوندها